شما اینجا هستید   |

    ديدگاه : برمودای دولت، مردم و بورس

بورس، سود، حباب، ریزش، ‌اصلاح، مقاومت، چه بخریم؟ چه زمانی بفروشیم؟ اینها واژگانی هستند که این روزها بیش از هر زمانی دیگری تا پیش از این، بر سر زبان‌های مردمان کوچه و بازار و مسئولان و دولتیان و مجلسیان افتاده و هر شخصی از ظن خود سخن به اظهارنظر درباره آن باز می‌کند. از یک سو نگاهی به صف‌های ممتد و طولانی دفاتر پیشخوان دولت و کارگزاری‌ها بدون واهمه از شیوع کرونا خبر از عطش مردم ترسان از واهمه تورم فزانیده نسبت به سود بازار بورس می‌دهد و از سوی دیگر اقدامات سریع و پی‌درپی رییس جمهور، وزیر اقتصاد و وزرای اقتصادی دولت نیز بیانگر استقبال و آغوش باز دولت از حضور ملت در این بازار سرمایه است. اشتیاقی دو جانبه که هرکدام از زاویه و منظری قابل بررسی و ارزیابی است.

نخست بحثی است که در سال‌های اخیر به تکرار در گفتگوهای اقتصادی از آن سخن به میان می‌آید و آن حجم نقدینگی است. مبلغ قابل توجهی که هر ساله بر میزان آن افزوده می‌شود و اکنون میزان آن به رقم نگران کننده بیش از ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. غولی که بیدار شدن و حرکت آن به هر سمت و سوی بازار می‌تواند تخریب‌گر و ویران کننده باشد. چه بسا که تورم آفرینی آن در افزایش‌های مکرر قیمت زمین و مسکن و نوسانات جهنده نرخ ارز به خوبی قابل مشاهده و لمس است. البته در کنار این حجم عظیم نقدینگی اقدام دولت در کاهش نرخ سود بانکی را نیز باید اضافه کرد که آگاهانه یا ناآگاهانه عنصری در جهت تحریک و تحرک این غول عظیم الجثه اقتصاد ایران است. حال رغبت مردم به بورس و سهام بهترین موقعیت برای هدایت این نقدینگی به سمت بازار سرمایه و دام انداختن آن در این بازار است. محمل و محفلی امن و برای پول که در صورت هدایت درست می‌تواند به کارآمدی و رونق اقصاد منتهی شود و همچنین گامی در جهت مردمی کردن اقتصاد به معنای واقعی آن باشد.

نکته دوم را در تاثیرات بین‌المللی براقتصاد ایران می‌توان جستجو کرد. تحریم‌های ناعادلانه علیه ایران و فشار همان نقدینگی و افزایش تقاضا و کاهش عرضه عملا به جهش نرخ ارز در دو سال اخیر منجر شده است. از سوی دیگر سیاست‌های انقباضی در حوزه واردات عملا بازار محصولات غیراساسی را با مشکل تامین روبرو کرده است. از سوی دیگر رکود ناشی از این مسائل و تحمیل بار ناشی شیوع ویروس کرونا بر بازار و اقتصاد کشور عوامل دیگری شده‌اند که دست در دست یکدیگر نهاده تا زمینه‌ساز افزایش نرخ تورم در سال ۹۹ باشند، نکته‌ای که در صورت نادیده انگاشتن به زعم نهادهای پژوهشی چندان دور از ذهن نخواهد بود. در این میان آنچه  که بر تبدیل یک تورم به ابرتورم در سال ۹۹ می‌تواند به عنوان کاتالیست عمل کند نقدینگی موجود در دست مردم است. حال بهترین مکان برای خنثی‌سازی چاشنی هرلحظه در حال انفجار بمب نقدینگی و تورم را باز در بازار سهام و سرمایه می‌توان جستجو کرد.

در کنار این دو مورد مسئله اساسی و مهم دیگری که به آن باید توجه شود اقبال جامعه نسبت به بازار بورس اوراق بهادار کشور است. در زمانی که تورم ماهیانه در زندگی و خرید مردم قابل لمس است و مسکن و بازار خودرو در نابسامانی قیمتی هر هفته و روز، سقف‌های جدیدی را شکسته و فتح می‌کنند و نرخ سود بانکی به رقم ۱۵ درصد کاهش پیدا می‌کند، بهترین ملجه نقدینگی‌های مردم سرگردان از هر بازاری بازار بورس است که در صورت نگاه خوشبینانه و خرید آگاهانه با حداکثر سود ۵ درصدی مردم را از کوران رقابت با تورم عقب نخواهد انداخت و همچنان آنان را به ادامه این مسابقه نفس‌گیر امیدوار نگاه خواهد داشت.

با بیان این ۳ موضوع در طف مقابل موارد و نکات مهم دیگری به صورتی مستور چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد که باید مورد توجه مردم و مسئولان امر قرار گیرد.

بی‌تردید بازار سرمایه آخرین دیوار اعتمادی خواهد بود که بین مردم و دولت در حال ساخت است. اگر در روند این بازار اخلال سهو یا عامدانه‌ای رخ دهد بنا نهادن دیوار اعتماد دیگری سخت و شاید غیرممکن خواهد بود

بی‌تردید بازار سرمایه آخرین دیوار اعتمادی خواهد بود که بین مردم و دولت در حال ساخت است. پس از داستان‌های مکرر موسسات مالی و اعتباری، شرکت‌های و صندوق‌های سرمایه‌گذاری همچون پدیده، سکه ثامن، بانک سرمایه و مواردی از این دست، حرکت آرام آرام مردم و اقبال نشان دادن و اعتماد به بورس موجب جذب نقدینگی چشمگیری و تامین سرمایه ارزشمندی در این بازار شده است. حال با این اوصاف بازار سرمایه نیازمند حمایت، نظارت و پشتیبانی دارد. چه بسا که اگر در روند این بازار اخلال سهو یا عامدانه‌ای رخ دهد از یک‌سو بنا نهادن دیوار اعتماد دیگری سخت و شاید غیرممکن خواهد بود و از سوی دیگر خروج نقدینگی دیوانه‌وار از بازار سرمایه را به همراه خواهد داشت که قدرت تخریب آن این بار چند برابر حالت‌های قبلی خواهد بود.

با نگاهی به مطلب فوق باید نگاهی به زمزمه‌هایی انداخت که این روزها در بیان محاوره و گاه کارشناسانه برخی عنوان می‌شود. حرف‌هایی که مبین آن است که علت حمایت دولت از بازار بورس، جذب نقدینگی به منظور پرداخت بدهی‌ها، رفع کسری بودجه و پرداخت هزینه‌های جاری در شرایط شیوع ویروس کرونا، رکود بازار، عدم دریافت مطالبات مالیاتی و پُرکردن جاهای خالی بودجه سال ۹۹ کل کشور است. هرچند تاکنون دولت نسبت به بازار سرمایه اقدامات خوبی اعمال و تصمیمات مفیدی را اتخاذ کرده است اما همانگونه که اعلام شد کوچکترین نقطه شک و تردید نسبت به بازار بورس و خروج سرمایه از این بازار، عواقب اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی به دنبال خواهد داشت. بی‌تردید خرید هسته‌ معاملات جدید و توسعه بورش براساس تسهیل در ورود شرکت‌ها با پشتوانه کامل می‌تواند اقدام مناسب دیگری در جهت حفظ و توسعه بازار سرمایه کشور از سوی دولت و سازمام بورس اوراق بهادار باشد.

بازار سرمایه نه محلی برای پول ناشی از فروش دارایی‌های شخصی همچون خودرو و ملک و طلا است و نه محلی برای سودهای بادآورده

نکته پایانی اما درخصوص سهامدارانی است که به شوق کسب سود و تعبیر رویاهای ثروتمندانه خویش با حضور در صف‌های طولانی موفق به کسب کدبورسی شده‌اند و با اندک سرمایه خویش قدم به بازار سرمایه گام گذاشته‌اند. بیان این مهم ضروری‌است که بازار سرمایه نه محلی برای پول ناشی از فروش دارایی‌های شخصی همچون خودرو و ملک و طلا است و نه محلی برای سودهای بادآورده. بازار بورس محلی برای رشد سرمایه‌های خُرد و گاه کلان برای تامین مالی است که نوسانات ناشی از گزارش‌ها و صورت‌های مالی شرکت‌ها و سود ناشی از فروش و نوآوری، در رشد قیمت سهام و سودآوری آنها موثر خواهد بود. حال آنچه که این روزها عجیب به نظر می‌رسد رشدهای غیرقابل تصور و بدون پشتوانه برخی شرکت‌های بورسی آن هم در شرایط رکود اقتصاد و شیوع ویروس کرونا است. در حالی که شاخص بیشتر بورس‌های جهان در روزهای سخت کرونا و سقوط قیمت نفت حال و روز خوبی ندارند و با ریزش‌های شدید، درصدهای منفی به خود می‌بیند بورس ایران به طرز شگفتی حتی از سقف ۵ درصدی خود هم می‌گذرد به لطف ابطال برخی معاملات از تعطیلی ۳ روزه خود بازمی‌گردد. چنین رفتارهایی تنها می‌تواند ناشی از هیجان‌های زودگذر و احساسی و عدم توجه به صورت‌های مالی شرکت‌ها و یا به دلیل هدایت‌گران بازار بورس و بازیگران این عرصه باشد که در پس آن دست‌های پشت پرده دیگری در حال چرخیدن است که لازم است تا در این موارد نیز اقدامات کارآمدی اتخاذ شود و با ارائه آموزش‌های بورسی به تازه واردان این بازار، از رفتارهای هیجانی و حضورهای ممتد در صف‌های خرید و فروش و شادزدگی ناشی از سودهای ناگهانی و سرخوردگی‌های ناشی از ضررهای هیجانی جلوگیری کرد.

برای داشتن اقتصادی سالم با اتکا به سرمایه‌های مردم و تامین منابع از بازار بورس باید دولت و مردم در اقداماتی هدایتگرانه در جهت هم‌افزایی حرکت کنند چرا که در غیر اینصورت در نزدیک زمانی باید در انتظار عصیان و سرخوردگی و مالباختگی جمعی دیگر از مردم عزیز کشور باشیم.

دسته بندی : ديدگاه
به اشتراک بگذارید : | | |